اشعار مریم قهرمانلو

در این مطلب گزیده ای از اشعار عاشقانه کوتاه و بسیار زیبای مریم قهرمانلو را آماده کرده ایم، برای مطالعه مجموعه گلچین شده اشعار مریم قهرمانلو در ادامه با سایت چی شی همراه باشید.

عکس نوشته اشعار مریم قهرمانلو

اشعار مریم قهرمانلو

دلبرا چون می‌ روی

دل می‌ رود، جان می‌ رود

گر نیایی بی‌ گمان

از عشق ایمان می‌ رود

کپش های مریم قهرمانلو

زمستان منم؛

که از نبودنت یخ زده ام ..

مینیمال های مریم قهرمانلو

دنیای تاریکی به تَن دارم !

پس مانده های درد یعنی من

رفتـی و پای رفتنت ماندم

با هرچه دارم

مـــرد

یعنی من ..

مجموعه گلچین اشعار زیبای عاشقانه و کوتاه عاطفه حبیبی

در این مطلب گزیده ای از اشعار عاشقانه کوتاه و بسیار زیبای عاطفه حبیبی را آماده کرده ایم

شعر عاشقانه مریم قهرمانلو

عطرِ تو دارَد

این هَــوا

سَر بِه هَواتَرین

مَنَـــم…

بهترین شعر مریم قهرمانلو

بعد از رفتنت

دستم به جایی بند نیست !

چگونه بگویم ..

خب .. اصلا

دلت برای دوست نداشتنم

تنگ نیست .. ؟!

متن زیبا و خاص

مرا ببر آنجا که

بودنت

تمام نمی شود

مجموعه گلچین اشعار عاشقانه ناب و بسیار کوتاه مریم حیدرزاده

در این مطلب گزیده ای از اشعار عاشقانه کوتاه و بسیار زیبای مریم حیدرزاده را آماده کرده ایم.

جملات عاشقانه سنگین

من پریشان تر از آنم

که تـو میپنداری

شده آیا ته یک شعـر

ترک برداری ؟‌

دلنوشته های مریم قهرمانلو

مادر بزرگم می گفت :

آدم بوی غذایی را بشنود

دلش بخواهد

و نداشته باشدش

نفسش می ماند .مریض می شود ..!

دیروز کنار پنجره

بوی عطرت

می آمد …

زیباترین متن های احساسی

معلم ریاضی نمی‌دانست !

ولی …

ایکس تو بودی

که پیدا نمی‌شدی …!

مجموعه گلچین اشعار عاشقانه ناب و بسیار کوتاه فروغ فرخزاد

در این مطلب گزیده ای از اشعار عاشقانه کوتاه و بسیار زیبای فروغ فرخزاد را آماده کرده ایم

اشعار رمانتیک

نه که دلتنگت شده باشم ها !

نه ..

فقط میخواهم بگویم

به پاهایت

آمـدن می آید

همین …

عاشقانه های مریم قهرمانلو

می خواستم کمی …

فقط کمی ،

دوستت داشته باشم !

از دستم در رفت

عاشقت شدم …

غمگین ترین اشعار

چه بیکران ندارمت…

چه عاشقانه نیستی…!

زیباترین پیام های مریم قهرمانلو

تمام چای های جهان سرد می شوند

وقتی تو روبروی من نشسته باشی …

متن احساسی خاص

در من

دیوانه ای جا مانده

که دست از

دوست داشتنت بر نمی‌دارد!

با تو قدم می‌زند

حرف می‌زند

می‌خندد

شعر می‌خواند

قهوه می‌خورد

فقط نمی‌تواند

در آغوش بگیردت …

به گمانم

همین بی آغوشی

او را

خواهد کشت …

اشعار بهار

از هرطرف بیایی

بهار از همان طرف

سبز می‌شود..

اشعار بلند مریم قهرمانلو

به درک اینکه دلت با من نیست

به درک حالِ دلم داغونه

به درک .. بارونِ پاییزی هم

نمیتونه تو رو برگردونه …

حالِ من بعدِ تو اصلا خوش نیست

همه ی دلخوشیام بیمارن

زخم خوردم .. نفسم بند اومد

تو ندیدی که چه دردی دارن …

تک تکِ خاطره ها یادم هست

عطر تو از همشون لبریزه

واسه اینه که چشام بارونه

واسه اینه که دلم پاییزه …

تو رو توو عکسِ خودت میبوسم

با همین حالِ بد و داغونم

تهِ هر خاطره ای ردِّت هست

من از این خاطره ها ممنونم .. !

یکم از تو تووی احساسم هست

که واسه زخمِ دلم تسکینه

به درک اینکه چشام هر لحظه

تو رو با غیرِ خودم میبینه …

به درک اینکه دلت با من نیست

به درک حالِ دلم داغونه

به درک .. بارونِ پاییزی هم

نمیتونه تو رو برگردونه …

ولی بازم تو رو دوسِت دارم …

خاص ترین شعرهای مریم قهرمانلو

یک مرتبه راهی شدی تا من

سهمم از احساست همین باشد

پاییز غوغا می‌کند هرشب

تا دردهایم بیش از این باشد…

آذر تهِ احساس پاییز است

یلدا همیشه اوج دلتنگی

یعنی شبش یک لحظه بیش از پیش

با غصه های عشق می‌جنگی…

وای از غم پاییزِ بی مهرم

فصلی که اوجش آخرش باشد

یک فصل پر دردی که یلدایش

ته مانده های آذرش باشد…

بغضی درون سینه جا مانده

روزی سه نوبت درد می‌بارم

از حال و روز شعر می‌فهمی

یک عشق مزمن در سرم دارم…

از غصه های قصه می‌کاهم

شاید جهانم را بغل کردی

شاید دلت راضی شود امشب

با رفتن پاییز برگردی…

با بغض هایم قصه می‌سازم

شاید که قسمت هم در این باشد

یلدای من همرنگ چشمانت

یلدا برایت بهترین باشد…

*****

ای عشق ای حادثه‌ی ناگوار من

ای بودنت همیشه‌ترین ابتکار من

چیزی به جز گریه برایم نمانده است

بارانِ اشک می‌چکد از نوبهار من

عمری که شعر بر قدمت وصله می‌زدم

سر شد ولی به سر نرسید انتظار من

عطرت همیشه از قدمت مهربان‌تر است

پر می‌کند هوای تو در روزگار من

ای رفته از کنار من‌وُ مانده در خیال

هرجا رَوی نشسته کنارت غبار من

از هر غمی که بر سرم آمد فزون‌تری

ای بی‌خبر ز حالِ دلِ بی‌قرار من …